ادله مدنی در نظام حقوقی آمریکا با رویکردی بر فقه و حقوق ایران
کلمات کلیدی:
دادرسی مدنی, ادله اثبات دعوی, اثبات دلیلچکیده
ارزیابی ادله اثباتی در همه نظام های حقوقی دنیا معمول است و یک موضوع مورد ادعا صرف با ارائه دلیل پذیرفته نمیشود،بلکه جهت اثبات موضوع علاوه بر ارائه ادله، میزان ارزش ادله نیز مهم است. مقصود از ارزیابی دلیل، واکنش روانی است که دادرس اعلام میکند آنچه مدعی ارائه کرده است او را نسبت به رویداد مورد استناد قانع ساخته است یا نهاز آنجا که هدف از دلیل آوردن، اثبات واقعهای است که حق مورد مطالبه از آن استنباط میشود. دلیل در صورتی به هدف نهایی خود میرسد که دادرس را قانع سازد؛ به یقین برساند یا چنان ظن قوی ایجاد کند که عقل به آن اعتماد داشته باشد. اختیار دادرس در ارزیابی دلیل، طبیعی و لازمه صلاحیت او در تمیز حق و دادرسی است. بنابراین اگر قانونگذار به منظور حفظ نظم یا حمایت از مدعی او را موظف سازد که قطع نظر از قناعت وجدانی خویش دلیل را قاطع دعوا یا مثبت آن بداند، باید آن را خلاف اصل و استثنا شمرد.لازم به ذکر است که در ماده 200 قانون آیین دادرسی مدنی به عنوان شرط مشترک تمام دلایل در زمره قواعد عمومی دلایل قرار داده است، تا دادگاه ها تنها به دلایلی بپردازند که موضوع آن رویدادی موثر در حکم باشد، یعنی «اینکه از حیث ماهیت بتوان با تمسک به مدلول و مفاد دلیل ادعای مطروحه را به اثبات رساند.».آزادی دادرس، در ارزیابی دلایل یکی از ویژگی های مهم نظام دادرسی تفتیشی است، این ویژگی در دادرسی مدنی، دو نظام تفتیشی و را از هم متمایز میکند، امروزه، قانونگذاران نیز دستیابی به اهداف دادرسی را در گرو اعتماد به دادرس،در ارزیابی دلایل میداند. به همین جهت توجه به این اصل،به سرعت در کشورهای مختلف از جمله ایران رو به گسترش است. اصل آزادی دادرس، در ارزیابی دلایل، این امکان را به وی میدهد که برای پی بردن به واقعیت و اقناع وجدان، دلایل را در دو مرحله بررسی کند. در مرحله نخست: به مفهوم عام ارزیابی، یعنی همان مؤثر بودن دلیل، بدون در نظر گرفتن نوع نظام ادلهای آن، پرداخته میشود.این مرحله،در بین تمام نظام ها و ادله ها مشترک است. مرحله دوم به سنجش وزن دلیل اختصاصی دارد،این اصل بر پایه اعتماد به دادرس برای دستیابی به واقعیت وضع شده او مفهوم بی قید وشرطی نیست که وی بتواند امیال و اغراض خود را در امر دادرسی دخیل نماید. به عبارت بهتر، آزادی دادرس، در ارزیابی دلایل به معنی خود محوری وی نیست، بلکه او در عین آزادی، موظف به رعایت اصول و مبانی عقلی و مسئولیت پذیری در قبال آن است.
دانلودها
مراجع
Ardabīlī, A. i. M. (1983). Majma' al-Fā'idah wa al-Burhān fī Sharḥ Irshād al-Adhhān (The Collection of Benefit and Proof in the Commentary on the Guidance of Minds) (Vol. 12). Islamic Publications Office.
Dehkhoda, A. A. (2013). Loghatnameh-ye Dehkhoda (Dehkhoda Dictionary) (Vol. 1). University of Tehran.
Farrokhshah, A. (2006). Obtaining Evidence in Criminal Law. Dadrasy Journal(57), 11.
Hasanzadeh, M. (2012). The Effect of the Impossibility of a Witness's Attendance for Testimony. Islamic Law(9).
Hayati, A. A. (2011). Āyin Dādrasi-ye Madani dar Nazm-e Hoghooghi-ye Konouni (Civil Procedure in the Current Legal Order). Mizan.
Hilli, H. i. Y. i. M. (1993). Qawā'id al-Ahkām fī Ma'rifat al-Halāl wa al-Harām (Rules of Rulings in Knowing the Lawful and the Forbidden) (Vol. 3). Islamic Publications Office.
Imami, S. H. (1997). Hoghoog-e Madani (Civil Law) (Vol. 6). Islamiya Publications.
Karimi, A. (2012). Adelleh-ye Esbāt-e Da'vā (Evidence for Proving a Claim). Mizan.
Katouzian, N. (2011). Esbāt va Dalil-e Esbāt (Proof and Evidence of Proof) (Vol. 7). Mizan.
Tusi, A. J. f. M. i. H. (1967). Al-Mabsūt fī Fiqh al-Imāmiyyah (The Comprehensive in Imami Jurisprudence) (Vol. 8). Al-Maktabat al-Mortazawiyyah li Ihya' al-Āthār al-Ja'fariyyah.
Tusi, A. J. f. M. i. H. (1987). Tahdhīb al-Ahkām (The Refinement of the Rulings) (Vol. 5). Dar al-Kutub al-Islamiya.
دانلود
چاپ شده
ارسال
بازنگری
پذیرش
شماره
نوع مقاله
مجوز
حق نشر 2025 Vahid Rezaei, Hamidreza Ali Karimi, Vahid Ghasemi Ahd (Author)

این پروژه تحت مجوز بین المللی Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 می باشد.